همراه با بانوان نامی دانشگاه/ دکتر ربابه عابدینی: دوران مسئولیت کوتاه است؛ از همه زمان و انرژی خود برای ایجاد تغییرات خوب و ماندگار استفاده کنید
دفتر مشاور امور زنان و خانواده با همکاری روابط عمومی دانشگاه در سلسله گفتوگوهایی، بانوان موفق دانشگاه را به خوانندگان سایت معرفی میکند. مصاحبه دکتر ربابه عابدینی را در ادامه بخوانید.
بزرگترین شادی او در دوران کودکی خواندن کتاب بود. وقتی به دانشگاه رسید به شاخههای مختلف طب علاقه داشت اما رشته پوست را انتخاب کرد. به جایی رسید که سکان قطب علمی پوست کشور را در دست گرفت.
راضی است از محیط رازی! وجود نشاط در بیمارستان و پشتکار همکاران خود را علت بهبود وضعیت آموزشی و پژوهشی در بیمارستان تحت نظرش می داند.
در کنار مسئولیت سنگین در بیمارستان و طبابت، مثل همه مادران از خودگذشته، از تفریحات و سرگرمیهای خودش چشم پوشی کرده تا برای دختر نوجوان و پسر کوچکش مادری کند.
دکتر ربابه عابدینی بانویی آرام و مصمم در کار است.
لطفاً خودتان را به خوانندگان سایت بیشتر معرفی بفرمایید.
من دکتر ربابه عابدینی متخصص پوست و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم. اسفندماه سال 1354 در شهر تهران متولدشدهام. دوران کودکیام در یک خانواده متوسط و مذهبی گذشته است. از همان دوران یکی از بزرگترین شادیهای من خواندن کتاب بوده که با توجه به تشویق فراوانی که در محیط خانواده و مدرسه داشتم من را تبدیل به یک دختر درسخوان کرده بود. دوره متوسطه و دبیرستان را در مدرسه فرزانگان تهران سپری کردم که سبب ایجاد خاطرهی قشنگی از نوجوانیام شد و هنوز با هم کلاسی های قدیم خود صحبت و دوستی گذشته را حفظ کرده ام. در سال 1379 با همسرم دکتر محمدتقی نجفی که همکلاس من در دوره پزشکی عمومی بود ازدواج کردم. ایشان هماکنون در بیمارستان امام خمینی بهعنوان هیات علمی دانشگاه و نفرولوژیست مشغول به کار هستند.
از چه سال و در چه رشتهای وارد دانشگاه شدید؟
در سال 1373 وارد دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم و هنوز هیجان حضور نشستن در سالن آناتومی دانشکده را در محضر استاد عبدالوهاب یا کلاسهای بزرگ و شلوغ را در حضور استاد ملک نیا و استاد پاسالار بهخوبی به یاد دارم.
سال 1381 فارغالتحصیل شدم و باوجود رتبه خوبی که داشتم با توجه به قانون طرح اجباری که آن زمان مصوب شده بود، ناچار به گذراندن 2 سال طرح دوره پزشکی عمومی در ساختمان بهزیستی شدم. اگرچه آن دو سال به نوعی وقفه در ادامه تحصیل من ایجاد کرد ولی کار طبابت با عنوان پزشک عمومی و رویارویی با مشکلات مراجعین خاص سازمان بهزیستی تجارب مفیدی برای من در پی داشت. در سال 1384 در آزمون ورودی دستیاری شرکت کردم و بهعنوان رزیدنت پوست و مو در بیمارستان رازی مشغول به کار شدم و چهار سال پیاپی را در محضر اساتید بزرگوارم دوره پربار آموزشی از علم و تجربه و اخلاق را سپری کردم.
سال 1388 با رتبه سوم بورد تخصصی فارغالتحصیل شدم. یک سال بهصورت ضریب k خارج از مرکز در استان قم به ارائه خدمات درمانی پرداختم و در سال 1389 بهعنوان هیات علمی مجدداً به بیمارستان رازی برگشتم.
دلیل انتخاب و علاقهتان به رشته پوست را بفرمایید.
من در دوره کارآموزی و کارورزی به بسیاری از شاخههای طب علاقهمند بودم. هم داخلی را دوست داشتم و هم جراحی را؛ نمیتوانم به قطعیت بگویم ولی رشته پوست این حسن را دارد که هم با بالین بیمار سروکار داری (برخلاف رشتههایی مانند رادیولوژی یا پاتولوژی) که من عاشق آن هستم و هم امکان انجام پروسیجر برایت وجود دارد؛ که باز من عاشق آنهم هستم!
البته یکی دیگر از دلایل انتخاب بنده تعداد کم کشیکهای رشته پوست در دوره دستیاری بود. دختر من آن زمان دو سال داشت و همچنان که گفتم من و همسرم همدوره بودیم و ایشان همزمان در آزمون دستیاری شرکت کرده بودند. باید بهنوعی هماهنگ میبودیم که لطمهای به خانواده کوچکمان نخورد. پس فقط شهر تهران را انتخاب کردیم. ایشان به رشته داخلی وارد شدند و من هم پوست را انتخاب کردم والان فکر میکنم بهترین انتخاب را داشتهام.
از چه زمانی در دانشگاه علوم پزشکی تهران مشغول به کار شدید؟
من در سال 1389 بهعنوان هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان رازی شروع به کارکردم. ولی درواقع من از سال 1373 که بهعنوان دانشجوی پزشکی وارد این دانشگاه شدهام تاکنون خودم را هیچگاه جدا از دانشگاه ندیدهام. دانشگاه سالها خانه من بوده و امیدوارم سالهای بعد نیز خانهام بماند.
در شهریورماه 1395 با دستور ریاست وقت دانشگاه دکتر جعفریان به ریاست بیمارستان رازی منصوب شدم و از آن زمان تاکنون تلاش کردهام در راستای سیاست های دانشگاه در وجوه مختلف زمینه توسعه بیمارستان را فراهم کنم.
از دستاوردهای دوران مدیریت خود بفرمائید.
بهترین نقش یک مدیر و مسئول فراهم کردن بستری برای پیشرفت و توسعه سازمان و ایجاد زمینه آرامش و نشاط برای کارکنان است. بهویژه در شرایط سخت اقتصادی که امکان حمایتهای مادی محدود است. این نکته اهمیت بیشتری پیدا میکند. من خرسندم از این که در محیط بیمارستان رازی جو نشاط و پشتکار بهویژه در همکاران جوان رو به افزایش است و این امر سبب بهبود روزافزون شرایط آموزشی و پژوهشی در بیمارستان شده است.
از سوی دیگر بیمارستان رازی به عنوان قطب علمی پوست روزانه پاسخگوی تعداد زیاد مراجعین است که آمار آن همواره در حال افزایش است. سعی تیم اجرایی کنونی بیمارستان بر آن بوده که باوجود ساختار فیزیکی فرسوده و محدودیتهایی که ایجاد میکند، با ارتقای فرایندهایی مانند نوبتدهی درمانگاهها و افزایش درمانگاههای فعال آموزشی و درمانی موجبات رفاه بیشتر مراجعین را فراهم کند و امیدوارم با حمایتهای ریاست محترم دانشگاه و معاونتهای محترم توسعه و درمان دانشگاه هر چه زودتر با افتتاح ساختمان جدید بتوانیم در راستای خدمترسانی هر چه بیشتر به مراجعین بیمارستان گام های بلندی برداریم.
با توجه به مسئولیت متعدد شغلی آیا مسئولیت ها در زندگی شخصی شما تاثیری منفی داشته است؟
یکی از مهمترین تأثیرات منفی مسئولیتهای متعدد این است که برای به حداکثر رساندن بازده کاری باید از حداکثر زمان مفید خود برای پیش بردن وظایف مختلف در محیط بیمارستان و منزل استفاده کنید و این امر مستلزم آن است که بخشی از فعالیتهایی که اولویت کمتری دارند را از برنامه روزانه حذف کنید. برای من این مساله سبب حذف فعالیتهای فیزیکی مفید مانند ورزش و پیادهروی شده و امکان انجام کارهایی متفرقه مانند نقاشی یا مطالعه کتابهای مورد علاقهام کاهش یافته است.
توصیه تان را به مدیران خانم بفرمایید.
یکی از مهمترین توصیههایم این است که استرس و آسیب مسئولیتهایی که در محیط شغلی خوددارند را وارد خانواده نکنند. تمام سعی من بر آن بوده که همچنان مانند گذشته برای دختر نوجوان و پسر کوچکم وقت آزاد داشته باشم و پای حرفها و بازی هایشان بنشینم. اگرچه مستلزم حذف تفریحات و سرگرمیهای خودم بوده است. نکته دیگر این است که دوران مسئولیت کوتاه است. از همه زمان و انرژی خود برای ایجاد تغییرات خوب و ماندگار استفاده کنید.
از خاطرات دوران مسئولیت بفرمائید.
دوران مسئولیت همه اش خاطره است. خوشبختانه همکاران و دوستان خوبی که در بیمارستان دارم سبب شده شیرینی همدلی و آرامش و نشاطی که مشوق من است، بر تلخی سختیها و موانع دشوار فائق آید.
سخن پایانی.
در پایان می خواهم از همهکسانی که در این مدت به بنده اعتماد داشتند، مشاوره دادند، نقد کردند، پا بهپای من ایستادند و برای رفع موانع و مشکلات جنگیدند تشکر کنم. امیدوارم بتوانم با استفاده از این همدلیها آنچه را که برای خانواده رازی بهترین است انجام دهم.
خبر: نسیم اخگر
عکس: نرگس ابراهیمی
متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید: